بگذار عشق خاصیت تو باشد... نه احساس خاص تو نسبت به کسی...

سلام

سلام

سلامی دوباره

ظاهراً دی ماه 95 بوده که از این وبلاگ و وبلاگ مرکز طراحی حنانه رخت سفر بستم.

دلایلش را یادم نیست.

اما مطمئناً بی حوصلگی و بی انگیزگی از اصلی ترین هایش بودند.

این اواخر بسیار حس نوشتن داشتم. خاصه که اتفاقاتی متنوع در زندگی ام در حال وقوع اند که بد نیست من باب انتقال تجربه یا حتی درد دل یا مرور در حالت سکون و به دور از هیجان، اینجا درباره شان نوشت.

مثلاً ازدواج کردم! و خداوند به ما فرزندی عطا کرد!

در عین پیچیدگی ساده تر از دستور زبان همین دوجمله!

اگر خداوند توفیق دهد و بتوانم مستمراً بنویسم تأثیرات مثبتی در پی خواهد داشت.

تا ببینیم...


زندگی عشق است...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید

باز می گردم

بعد از بیش از دو سال 

باز می گردم...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید

نشریه انتظار

سلام
نشریه انتظار
کاری از بچه های بسیج دانشگاه علوم پزشکی یاسوج طراحی و منتشر شد.
جهت مشاهده روی لینک زیر کلیک و وارد بلاگ مرکز طراحی حنانه شوید:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید

دوباره سلام...

زندگی، راهیست پر از خطر و هیجان، راهی پر از نشیب و فراز، راهی که ناچار به رفتن آنیم...

و در آن «مجبور به انتخابیم»

که میگویند این بزرگترین پارادوکس زندگیست.

.

بعد از مدتهاااااااااااااااا برگشتم به وبلاگ

مدتها که میگم ینی قریب به یکسال

و چه جالب!

آخرین مطلبم 1395/09/12 بوده

ینی سه روز دیگه میشه یک سال که سه به وبلاگ نزدم و مطلبی ننوشتم!

خب خیلی اتفاق ها افتاد توی این مدت

بعد از فوت امید

فوت رامین

بعدش ازدواج ها و بچه دار شدن های فراوان

رفتن من به کربلا

نامزدی من!

عقد من!

فارغ التحصیلی

عوض کردن چندین شغل

و حالا من اینجام!

رو به پیش رفت

با روحیه ای مضاعف

که هرروز قوی تر میشه و با نگاهی رو به آینده ای روشن...

هم از لحاظ معنوی، هم دینی، هم روحی، هم مادی، و هم در زندگی...

زندگی، عشق است...

زندگی عشق است...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید

به چه شوقی . . .

دو قدم مانده که پاییز ب یغما برود

این همه رنگِ قشنگ از کفِ دنیا برود

هرکه معشوقه برانگیخت گوارایش باد

دلِ تنها به چه شوقی پیِ یلدا برود؟

زندگی عشق است..

http://www.axgig.com/images/36795537950459299059.png

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید

مظلومیت ام . . .

آن قدر اشک به مظلومیتم ریخته ام

که نمانده است توانایی نفرین کردن

http://www.axgig.com/images/36795537950459299059.png

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید

خستمه...

سلام

این روزا سرم خیلی شلوغه

بی حوصلگی های همیشگی به کنار

دارم تغییر شغل میدم

مث همیشه تمرکز روی کارم ندارم

الان میفهمم اگه بخواد به این منوال باشه همون برم دنبال یه شغل غیر رسمی برام بهتره تا یه شغل رسمی ولی نتونم توش پیشرفت کنم

روزایی که میتونست بهترین روزای زندگیم باشه داره از زهر تلخ تر میشه...

...

یه سوال...

خدایا داری چیکار میکنی؟!

http://www.axgig.com/images/36795537950459299059.png

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید

دارند می برند همان قد بلند را...

از ریشـــه مـــی کَنَند درخت بلنـــد را

آن نخل بی شکوفه ی گیسو کمند را

مادر!صدا ،صدای عروسی ست گوش کن

دارند  مــــی بَرند  همـــــان  قد بلنـــد را

مادر! ببین زنان چه جسورانه بسته اند

برجای جای بوســـه ی من دستبند را

مادر مراببخش کـه هنگام رفتن است

وقت است تا رهاکنم این قید و بند را

اینک وصیتی ست مرا:«روز مرگ من

آنان کــه تا کنار جسد می رسند را،

-تأکید کن بگو  که بخوانند جای «حمد»

این شعرهـای ساده ی مردم پسند را»

 

جواد ضمیری

http://www.axgig.com/images/36795537950459299059.png

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید

همان هنگام که...

من سرت را روی نی دیدم همان هنگام که

مسلم ات «دلواپس» و کوفی پی «تدبیر» بود...


http://www.axgig.com/images/36795537950459299059.png

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سعید

یا حسین . . .

http://www.saelin18.com/wp-content/uploads/2012/11/%D8%B41.gif

http://ranaei.ir/aks/ya_hosin.jpg



این ها که جاری اند نه اشک است یا حسین...

دارند چشمانم از خجالت تو آب می شوند...

http://www.axgig.com/images/36795537950459299059.png

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سعید