بگذار عشق خاصیت تو باشد... نه احساس خاص تو نسبت به کسی...

۲ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

دارند می برند همان قد بلند را...

از ریشـــه مـــی کَنَند درخت بلنـــد را

آن نخل بی شکوفه ی گیسو کمند را

مادر!صدا ،صدای عروسی ست گوش کن

دارند  مــــی بَرند  همـــــان  قد بلنـــد را

مادر! ببین زنان چه جسورانه بسته اند

برجای جای بوســـه ی من دستبند را

مادر مراببخش کـه هنگام رفتن است

وقت است تا رهاکنم این قید و بند را

اینک وصیتی ست مرا:«روز مرگ من

آنان کــه تا کنار جسد می رسند را،

-تأکید کن بگو  که بخوانند جای «حمد»

این شعرهـای ساده ی مردم پسند را»

 

جواد ضمیری

http://www.axgig.com/images/36795537950459299059.png

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید

همان هنگام که...

من سرت را روی نی دیدم همان هنگام که

مسلم ات «دلواپس» و کوفی پی «تدبیر» بود...


http://www.axgig.com/images/36795537950459299059.png

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سعید